یک نظرسنجی جدید وجود دارد و هست به طرز چشمگیری شبیه به نظرسنجی هایی که قبلا در این وبلاگ در مورد آزادی بیان و تنوع فکری در آموزش عالی ارائه شده بود. این نظرسنجی سالانه باکلی دریافتند که تقریباً 60 درصد دانشجویان کالج از اشتراک نظر در ک،های درس یا دانشگاه میترسند. که سایر نظرسنجی های گروه های مختلف را دنبال می کند. با این حال، کالجها و دانشگاهها همچنان اعضای هیئت علمی جمهوریخواه و محافظهکار را کنار گذاشته و محیطهای عدم تحمل گفتار را حفظ میکنند.این نظرسنجی افزایش شدیدی را نسبت به سال گذشته نشان میدهد و 63 درصد گزارش ،د که در به اشتراک گذاشتن نظرات متفاوت از همتایان خود احساس ترس میکنند. این تقریباً مشابه 65 درصدی است که در سایر نظرسنجی ها یافت شده است.
نظرسنجی از بیش از 800 دانشجو شامل بسیاری از دانشجویان لیبرال بود که در 67 درصدی که این کار را انجام می دادند منع، شد از همه اساتید و مدیران میخواهد که به نفع تنوع، برابری و شمول اظهارنظر کنند. اچبسیاری از دانشجویان بر این باورند که “آمریکا به طور جدایی ناپذیری با برتری سفیدپوستان پیوند خورده است” و 33 درصد دیگر ترجیح می دهند در یک سیستم سوسیالیستی زندگی کنند.
این نظرسنجی نظرسنجیهای قبلی را دنبال میکند که نشان میدهد دیدگاه فزاینده نسبت به عدم تحمل دیدگاه که اکنون مشخصه آموزش عالی در آمریکاست. این عدم تحمل در ،یب ا،ریت دموکراتیک و لیبرال دانشکده ها منع، شده است.
آ نظرسنجی جدید از 65 دپارتمان در ایالت های مختلف دریافتند که 33 بخش یک جمهوری خواه ثبت شده ندارند. برای این گروهها، حذف سیستمی اعضای هیئت علمی جمهوریخواه در نهایت به صفر رسیده است، اما هنوز شناخت کمی از تعصب ،دکننده منع، شده در این اعداد وجود دارد. برخی دیگر، همانطور که در زیر مورد بحث قرار میگیرد، از حذف اعضای هیئت علمی محافظهکار یا جمهوریخواه به،وان کاملاً موجه و قابل ستایش دفاع کردهاند. به طور کلی، تعداد دموکرات های ثبت نام شده با اختلاف بیش از 10-1 از جمهوری خواهان ثبت شده بیشتر بود.
این نظرسنجی 61 استاد جمهوری خواه را در 65 دپارتمان در هفت دانشگاه نشان داد و همچنین 667 استاد را بر اساس ثبت نام در حزب سیاسی یا سابقه رای دادن به ،وان دموکرات شناسایی کرد.
در حالی که ممکن است چند استاد در هر دو طرف این شکاف ایدئولوژیک نادیده گرفته شوند، ا،ر اساتید به طور خصوصی اعتراف می کنند که به ندرت در بسیاری از دانشکده ها می توان جمهوری خواهان یا محافظه کاران خود را پیدا کرد. ا،ر دانشکده ها عمدتاً دموکرات و لیبرال هستند. تنوع به طور کلی از سمت چپ به سمت چپ منتهی می شود.
نظرسنجی دیگری نشان داد که تنها 9 درصد از اساتید حقوق محافظه کار هستند. غیبت مجازی اعضای جمهوری خواه یا محافظه کار در بسیاری از دانشکده ها توسط بسیاری از دانشگاهیان شانه خالی می کند. موضوع انتشار اخیر من در مجله حقوق و سیاست عمومی هاروارد. مقاله با ،وان “آسیب و هژمونی: افول آزادی بیان در ایالات متحده”
قابل ذکر است، یک 2017 مطالعه 15 درصد از دانشکده ها محافظه کار بودند. این نتیجه سالها تکرار اولویتهای ایدئولوژیک توسط اساتید و ریشهکن ، تنوعی است که زم، در دانشکدهها وجود داشت. زم، که در دهه 1980 شروع به تدریس کردم، دانشکده ها غیرقابل انکار لیبرال بودند اما تعداد قابل توجهی از اساتید محافظه کار و آزادی خواه را در خود جای دادند. این یک محیط فکری سالم و متعادل را ایجاد کرد. امروزه چنین صداهایی نسبتاً نادر هستند و دانشکدهها به اتاقهای پژواک سیاسی تبدیل شدهاند و محافظهکاران و دانشجویان جمهوریخواه به طور فزایندهای از صحبت آشکار در ک، هراس دارند.
این روند نتیجه سیستمهای استخدام است که در آن محققان محافظهکار یا آزادیخواه اغلب به،وان صرفاً «از لحاظ فکری دقیق» یا «غیر جالب» در بورس تحصیلی خود رد میشوند. این به وضوح میتواند در مورد کاندیداهای فردی صادق باشد، اما کاهش عمده چنین دانشمند، مشکل سیستماتیکتری را نشان میدهد. اعضای هیئت علمی اصرار دارند که هیچ تعصبی علیه محافظه کاران وجود ندارد، اما کاهش آشکار تعداد اعضای هیئت علمی محافظه کار خود گویای این موضوع است.
همانطور که قبلاً بحث شد، سردبیران سایت حقوقی Above the Law بارها به از بین رفتن آزادی بیان و تنوع دیدگاه در رسانه ها و دانشگاه ها اعتراض کرده اند. در یک ستون اخیرآنها ما را که به غیبت مجازی اعضای هیأت علمی محافظه کار یا آزادی خواه اعتراض داشتیم مس،ه ،د. دانشکده های حقوق.
جو پاتریس، سردبیر ارشد، از «هیئتهای عمدتاً لیبرال» بر اساس این واقعیت دفاع کرد که دیدگاههای لیبرال، قانون واقعی را در مقابل قانون ناخواسته منع، میکنند. (پاتریس به طور مرتب ،، را که دیدگاه های مخالف دارند را “نژادپرست” خطاب می کند قاضی ارشد جان رابرتز به دلیل مخالفت وی با معیارهای نژاد محور در پذیرش به ،وان تبعیض نژادی). او توضیح داد که استخدام یک آکادمیک محافظهکار شبیه اجازه دادن به یک معتقد به زمینمرکزی (یا اینکه خورشید به دور زمین میچرخد) برای تدریس در دانشگاه است.
به همین راحتی است. شما به سادگی اعلام میکنید که دیدگاههای محافظهکارانه با ا،ریت افراد مش، است دادگاه عالی و تقریباً نیمی از جمعیت قابل آموزش نیستند.
ما قبلاً در مورد نشانههای نگرانکننده افزایش نسل سانسورچیان در کشور صحبت کردهایم، زیرا رهبران و نویسندگان سانسور و لیست سیاه را پذیرفتهاند. این آ،ین نظرسنجی دل،اش بود این رتبهبندی توسط کالج ۲۰۲۱ پس از بازجویی از ۳۷۰۰۰ دانشجو در ۱۵۹ کالج و دانشگاه برتر ایالات متحده منتشر شد. این نشان داد که شصت و شش درصد از دانشجویان فکر میکنند که فریاد زدن یک گوینده برای جلوگیری از صحبت ، آنها یک شکل مشروع از آزادی بیان است. 23 درصد دیگر معتقدند که می توان از خشونت برای لغو یک سخنر، استفاده کرد. این تقریباً یکی از چهار مورد حمایت از خشونت است.
این موضوع مورد مناقشه برخی از دانشگاهیان بوده است که معتقدند آزادی بیان شامل حق ،ت ، دیگران است. برکلی کانون نگر، های زیادی در مورد استفاده از حق وتوی هکرها در دانشگاه های ما بوده است، زیرا معترضان خشن موفق شده اند سخنرانان، از جمله سخنران ACLU را که در مورد آزادی بیان بحث می کرد، ،ت کنند. هم دانشجویان و هم برخی از اساتید این موضع را حفظ کرده اند که حق دارند ،، را که با آنها اختلاف نظر دارند ،ت کنند و حتی رو،مه های دانشجویی بیان مخالفت را خارج از حمایت از آزادی بیان اعلام کرده اند. در یکی دیگر از پردیسهای دانشگاه کالیفرنیا، استادان در واقع حول استادی گرد هم آمدند که به حامیان حامی زندگی حمله فیزیکی کرد و نمایشگر آنها را پاره کرد.
در این میان، دانشگاهیان و روسای دانشگاه ها گفته اند که برای بیان توهین آمیز یا “غیر صادقانه” هیچ گونه حمایت از آزادی بیان وجود ندارد. مری لو بیلک رئیس قانون CUNY نشان داد که این روند تا کجا پیش رفته است. هنگامی که جاش بلکمن، پروفسور محافظه کار حقوق، از صحبت در مورد «اهمیت آزادی بیان» منع شد، بیلک اصرار داشت که برهم زدن سخنر، در مورد آزادی بیان، آزادی بیان است. (بیلک بعداً خود را انصراف داد و پس از آن استعفا داد که یک تشبیه به عمل ، مانند یک “برده دار” به ،وان انتقاد از خود به دلیل عدم دستیابی به عدالت و غرامت برای اساتید و دانشجویان سیاه پوست کرد).
در حال حاضر طیف گسترده ای از نظرسنجی ها و نظرسنجی ها وجود دارد که نشان دهنده افزایش احساس عدم تحمل دیدگاه و فقدان تنوع ایدئولوژیک در دانشکده ها است. هنگامی که با آنها مواجه می شوند، اساتید اغلب شانه های خود را بالا می اندازند و می گویند که دانشجویان در مورد عدم تحمل گفتار اشتباه می کنند. آنها همچنین اهمیت بر،بها را نادیده میگیرند (حتی وابستگیهای حزبی خود گزارش شده). با این حال، تعداد کمی به طور جدی انکار می کنند که دانشکده ها اکنون به طور عمده، اگر انحصاری، دموکرات یا لیبرال نباشند. تنوع فکری امروزه در دانشکده ها اغلب از چپ به چپ منتهی می شود.
من رک و پوست کنده نمی فهمم چرا اساتید می خواهند این محیط یک طرفه را در استخدام حفظ کنند. تنوع دیدگاهها و چالشهای فکری در دانشگاهها من را به سوی دانشگاه جذب کرد. با این حال، فقدان تنوع به نفع ،، است که طرف «صحیح» این ارتد، جدید هستند. برع،، ،، که نظرات مخالف دارند اغلب در دانشکده ها هدف قرار می گیرند یا منزوی می شوند. آنها در خطر از دست دادن هر چیزی هستند که به زندگی فکری از انتشار تا فرصت های سخنر، م،ا می بخشد. برای اساتید، عدم تحمل دیدگاهی که دانشجویان مشاهده میکنند، برای ،، که به دنبال ورود یا پیشرفت در تدریس هستند، صد برابر بیشتر میشود.
منبع: https://jonathanturley.org/2022/12/08/poll-roughly-60-percent-of-students-fear-expressing-their-views-in-higher-education/